کند خوانی و راهکار‌های آن

دوست خوبم، کندخوانی از جایی شروع میشه که فرد احساس میکنه سرعت مطالعش از حد نرمال بسیار پایینتره، و این باعث میشه از زمان استفاده بهینه رو نکنه و صرفه جویی هم نداشته باشه واز طرفی تحلیلش هم کند باشه. پس بهتر هست که دانش‌آموز کندخوان تکنیک های تندخوانی و راهکار های لازم رو فرابگیره و تمرین کنه. در ابتدا فرد باید کندخوانی رو به درستی تشخیص بده و سپس برای حل این مشکل به‌مرور تلاش کنه.

کندخوانی نسبت به سرعت و زمان بررسی تشخیص داده میشه، یعنی اینکه در ابتدا فرد باید سرعت پیشروی خودش رو در یک بازه مطالعاتی مشخص اندازه بگیره و در ادامه باید بررسی کنه که در کدام مرحله از مطالعه اون درس قرار داره که سرعتش این مقدار هست!؟ در مرحله یادگیری، تسلط یا مرور؟ و با تلفیق این دو آیتم میتونه در رابطه با سرعت مطالعه و به اصطلاح کندخوان یا تندخوان بودنش پی ببره.
دلایل کندخوانی به ترتیب زیر هستند:

۱) رعایت نکردن اصول صحیح مطالعه:
اگر دانش آموز اصول صحیح مطالعه رو رعایت کنه، احتمال اینکه دچار کندخوانی بشه بسیار کمتر هست. اصول  مطالعه ابتدا شامل پیش مطالعه برای فهم کلی موضوع مورد بحث هست، سپس طرح سوالاتی در ذهن درباره موضوع کلی برداشت شده برای به چالش کشیدن آن، در ادامه مطالعه ی دقیق و ریزبینانه برای آگاهی به جزئیات موضوع و در نهایت مرور و تکرار و تمرین در بازه های زمانی مناسب هستش. 

۲) نبود تمرکز مطالعاتی:
یکی از اصلی ترین دلایلی که فرد سرعت مطالعش پایین میاد و به اصطلاح کندخوان میشه بحث کمبود تمرکز هست! اگر فرد پرش ذهن داره و این باعث میشه سرعت مطالعش پایین بیاد باید از تکنیک های افزایش تمرکز حین مطالعه استفاده کنه. دوست خوبم، اگر حین مطالعه واقعا فقط مطالعه کنی و همزمان با درس خوندن فکر و حواست جای دیگه نباشه، ساعت و سرعت مطالعت به‌شدت افزایش پیدا میکنه.دقت داشته باش که تمرکز یک امر ذاتی نیست بلکه کاملا اکتسابیه و باید هرروز جهت داده بشه و هر کسی با استعداد و هوش معمولی میتونه بهش دست پیداکنه. یکی از عوامل نداشتن تمرکز، داشتن حواسپرتی و پرش ذهنی هست، که عوامل متعددی میتونن باعثش بشن، از جمله عوامل درونی و بیرونی. عوامل درونی مثل فکر کردن به احساسات و اتفاقات مختلف و عوامل بیرونی مثل شرایط محیطی و نور شدید و ضعیف، صداهای ناهنجار و…
امروزه تمرکز به آیتم مهمی در زندگی افراد تبدیل شده و مهمترین دلیل نبود تمرکز، پیشرفت تکنولوژی و فناوری هستش. درواقع طبق مقاله ی « زمان دزدهای کنکور» تمامی زمان دزدهای کنکور از جمله گوشی موبایل، روابط، تلویزیون و فکر کردن وسواس گونه و بیش از حد جز موارد ایجاد حواسپرتی هستند که باید کنترل بشن. علاوه بر موارد ذکر شده، سبک زندگی فرد هم در تمرکز بسیار تاثیر گذار هستش‌، برای مثال کمبود خواب و نداشتن استراحت کافی، تغذیه نامناسب، نداشتن برنامه ریزی صحیح و قرار گرفتن در کنار عوامل حواسپرتی. برای‌ افزایش تمرکز بهتره که در ابتدا اهدافت رو دقیق مشخص کنی، برنامه ریزی دقیق برای مطالعه داشته باشی، در فضای مناسب مطالعه کنی، به مطالعت پایبند باشی، ورزشو پیاده روی رو در برنامت قرار بدی و همچنین از تکنیک پومودورو استفاده کنی، یعنی ۲۵ دقیقه روی فعالیت یا مطالعت تمرکز کنی و ۵ دقیقه استراحت کوتاه داشته باشی و مجدد همین چرخه‌رو تکرار کنی و در زمان استراحتت هر فکری که ذهنت رو مشغول کرده روی یک تکه کاغذ یادداشت کنی تا بین مطالعه ذهنت رو درگیر نکنه.

۳) وسواس مطالعاتی:
خیلی از اوقات هم ریشه کند درس خواندن دانش‌آموز، داشتن وسواس مطالعاتی هست. در ابتدا باید وسواس مطالعاتی شناخته بشه و در ادامه به دنبال راهکار های اون بود. در حقیقت یکی از عوامل اصلی آشفتگی ذهنی، وسواس مطالعاتیه! دانش‌آموز ها دچار چند نوع وسواس مطالعاتی میشن:
  وسواس نوع اول:
مدام به خودت بگی من هرچی خوندم یادم رفته باید همین الان برم مرورکنم و استرست رفته رفته بیشتر و بیشترمیشه. درسته که مرور برای تسلط یک آیتم حیاتیه اما خب توی مسیر کنکور هرکس عاقلانه فکر کنه و براون اساس برنامه ریزی کنه برندست! پس تو باید زمان رو هم درنظربگیری.
وسواس نوع دوم:
هرصفحه رو که میخونی حس کنی شاید کامل نخوندی و بخوای چندبار بخونیش! رفیق تو این  یادگیری های ناقص رو موقع حل مثال و تست زنی متوجه میشی و حالا که ضعف هاتو پیداکردی میری و روشون کارمیکنی و مجدد مطالعه میکنی، پس این حس فقط یک وسواسه، هنر تو اینه که بهش توجه نکنی.

وسواس نوع سوم:
مدام برنامه و مسیرتو چک میکنی و با خودت میگی نکنه فلان کارو بکنم بهترباشه نکنه فلان برنامه رو اجراکنم به نفعم باشه نکنه…

رفیق قبلا هم گفتم آشفتگی ذهنی که بااینطور وسواس ها برای خودت بوجودمیاری خطرناکترین چیز برای کنکورته! برای دوری از این وسواس، به برنامت پایبند‌باش و از چندبرنامگی و آشفتگی دوری کن و خودت رو اسیر وسواس بی مورد و بی پایه و اساس نکن.

۴) نداشتن انگیزه کافی: رفیق این آیتم یک رابطه ی رقت و برگشتی داره! یعنی اینکه در صورت نداشتن انگیزه، سرعت مطالعت پایین میاد و به اصطلاح کندخوان میشی، و درصورت کندخوانی هم به دلیل کسب نکردن نتیجه ای که مدنظرته و عقب افتادن از رقبا، دچار بی انگیزگی میشی.

در کنار شناخت دلایل کندخوانی، اجرای تگنیک های تندخوانی و تمرین اونها میتونه بسیار تاثیرگذار باشه، منظور از تندخوانی این نیست که سرعت مطالعه لزوما از حد نرمال خیلی بیشتر باشه، بلکه به این معنی هست که سرعت مطالعه برای افراد کندخوان به حد نرمال و قابل قبول برسه. چون همونطور که اشاره شد کندخوانی در بلند مدت میتونه برای تو مشکل ساز باشه و بازدهی مطالعاتی تورو پایین بیاره و اون زمانی که میتونستی روی تست زنی بذاری رو با کندخوانی از تو بگیره.

پس بیا باهم یک تکنیک تندخوانی رو مرور کنیم:

در ابتدا فراموش نکن که باید کندخوانی رو به درستی تشخیص بدی، و بعد از اون از تکنیکهای زیر استفاده کنی:

۱) تکنیک خط بر:

دستت یا مدادت رو روی خط کتاب که داری میخونی بگیر و هر کلمه که میخونی برو جلو و یجورایی با دستت انگار داری چشماتو هول میدی بره جلوتر رو‌بخونه و با سرعت مداد یا انگشتش پیش بره و خیلی روی یک قسمت نمونه به جاش بره توی تست زنی چالشها رو پیدا کنه.

این روش ذهنت رو‌عادت میده که توی دورهای دوم به بعد مثل دور اول کتابت رو‌ دوباره‌خوانی نکنی و ناخودآگاه بری سراغ حل سوال و تست زنی.

۲) ابتدا کلی خوانی سپس جزئی خوانی:

 اگر در ابتدا متوجه موضوع و هدف کلی درس بشید و عملا بدونید درس چه مفهومی رو قراره برسونه یا درباره چه موضوعی صحبت کنه، مسلما سرعت مطالعه شما بیشتر خواهد شد و به اصطلاح کندخوان نخواهید بود.

۳) محدوده زمانی تعیین کنید: 

در اینصورت ذهن به صورت ناخودآگاه خودش رو مجبور میکنه در یک بازه زمانی، یک حجم مشخص شده رو به اتمام برسونه و در همون زمان محدود تمرکز و گیراییش افزایش پیدا کنه و به مرور دیگه کندخوانی نخواهد داشت.


پیمایش به بالا